سلامتی دوتااشک~_~
یکی اشکی که عروس"وسط رقص ریخت°_°
وهمه گفتن اشک شوقه~_~
ولی ازناراحتی بودچون دومادش عشقش نبود>_<
یکی اشکی که ده متراون طرف تر~=~
ازچشم جوونی سرازیرشدکه داشت>__<
ب عروس قصه هاش نگاه میکرد=_=
که واسه"بی پولی"نتونست بهش برسه>_<
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0